• وبلاگ : ماهي
  • يادداشت : امـروز...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    رضوان عزيزم، من بابت رفتار هاي امروزم در خصوص با تو ازت معذرت ميخوام. ببخشيد. و اينکه چون ما قول داده بوديم حس واقعيمون رو به هم بگيم پس حس واقعي ام رو بهت ميگم: امروز خانم رحيمي پور به من هيچ توجهي نداشتند و اين به من نشان مي داد از من ناراحت هستند. اول، بي خيال اين حس شوم شدم و سعي کردم بنويسم که خانم به هر کس چند بار توجه ميکنند و به او حرفي ميزنند، نتيجه اين شد که من صفر شدم، توجه خانم به من صفر بود و با من هيچ کاري نداشتند؛ گويي حلي اي در کلاس نيست و نامرئي هستم...
    مني که کل تعطيلات عيد، چشم انتظار ديدن خانم بودم و خودم را بار ها در کنارشان تصور کرده بودم، مني که عاشق خانم رحيمي پور هستم، برايم سخت بود رفتار خانم را اينطوري ديدم. ناراحت شدم، خيلي خيلي ناراحت شدم و انگار که ديگر چيزي براي شادي کردن برايم نمانده بود. فصل بهار است ولي من جاي شمردن شکوفه ها، گل هاي از دست رفته را مي شمرم
    پاسخ

    وااااااااااي، حلي عزييييزممم با اينکه متنت من را غمگينم کرد، باز هم خارق العاده بود. دوست دارم اين را از من بپذيري که من هم همدردت باشم و با تو از اين موضوع ناراحت باشم. بدون من هم شايد بيشتر از تو نه اما کمتر از تو هم نه خيلي دلم شکست و غصه خوردم. اما خوب ميداني که من خيييلي دير نااميد ميشوم و تا آخرييين لحظه تلاشم رو ميکنم اميدوار باشم. پسبراي تو خيلي خيلي دعا مي کنم